Wish You Were Here
,So, so you think you can tell heaven from hell
Blue skies from pain
?Can you tell a green field from a cold steel rail
A smile from a veil
?Do you think you can tell
And did they get you to trade your heroes for ghosts? Hot ashes for trees
?Hot air for a cool breeze
?Cold comfort for change
Did you exchange a walk on part in the war for a
?lead role in a cage
How I wish, how I wish you were here
,We're just two lost souls swimming in a fish bowl
year after year
Running over the same old ground
?What have we found
The same old fears
Wish you were here
Pink Floyd
تولدی دوباره
...و قبل از آمدنش هیچ چیز مرا نبود.
من بودم و بی کسی و تنهایی.
کودکی که از بیکاری و پریشانی به جز بیمار شدن کاری نداشت.
اگر هم مریض نبود با سوزاندن خود تفریح می کرد،
تا ...
او آمد.
کودکم شد ، گو اینکه کودکی بیش نبودم
شد برایم یک همبازی
دوست
همزبان
همراز و همراه.
یک برادر ، یک خواهر.
امید شد... امید زندگی
بزرگ شدم و بزرگش کردم.
مهمتر از بودنم بود ، بودنش
همیشه...همیشه...همیشه...
خوش آمدی عزیزم !
تولدت مبارک !
تخیل
صعود به ارتفاعات کوهی که وجود ندارد.
نشستن بر صخره های کوهی که وجود ندارد.
نگریستن به دشت آن کوهی که وجود ندارد.
هیاهوی مردم دشت مجاور کوهی که وجود ندارد.
رقصش موهایم در باد وزنده به کوهی که وجود ندارد.
لغزش باران بر گونه هایم بر لبه ی پرتگاه کوهی که وجود ندارد.
پرواز بین قله و قعر کوهی که وجود ندارد.