سعادت؟ آه...!
...
7 *
بلی، هیچ است و دیگر هیچ.
تو ای غمگینِ با هر چیز و هر کس قهر،
گریزان از طلایی بامدادِ شاد و شُسته ی شهر،
بدین میخانه ی دنجِ بیابان کرده تنها کوچ.
بلی، هیچ است و دیگر هیچ،
و گر جز هیچ باشد، پوچ.
سعادت؟ آه... !
تهی را با فریب آمیخته، و آنگاه
به دنبالش چنین پیموده چندین راه،
تنِ تنها نشسته ای
- فریبان خویش را با هیچ-
و نَم نَم باده می نوشی؛
و خواهی لحظه هایِ تیره را با می چراغان کرد؟
و می کوشی که بر دل خلعت از لونی دگر پوشی؟
و امّا لحظه ها... افسوس !
به می گلگون نیاری کرد آن غمگین سیاهان را،
بسی بیهوده می کوشی.
سیه پستان گُرازی وحشی و نر ماده، یا شاید
سیه خرسی خنثی، این؛
نه آن میشِ سپیدِ فرّهی، بشاس !
که را، و آنگه به سودایِ چه، میدوشی؟
بلی، ای غمگینِ تنها
همان هیچ است و دیگر هیچ
و گر جز هیچ باشد، پوچ.
و بیهوده ست از زندان به زندان کوچ.
...
« م.امید »
* قسمت هفتم از شعری هشت قسمتی به همین نام، از" در حیاط کوچک پاییز، در زندان"
salam eyvalZZ weblog e bahali dary be manam sar bezan bye
حاج آب رسان یعنی کی ؟
و نم نم باده مینوشم...
و البته...بیهوده است از زندان به زندان کوچ...
اما ای ژاکش! تو که نمینوشی نم نم....حاج آب رسان هم دیگه با تو کاری نداره...یادآوری خاطرات هم بی فایده است...تنها باید نوشید و دیگر هیچ....
خ.ب
بازم موضوعات تکراری اخوان اخوان اخوان
بهتر نیست نفری یه جلد از سری کتابای اخوان برای کساییکه اد کردی بفرستی تا هم خودت راحت کنی هم اونا رو
اولآ٬ جناب فراموش شده ٬ ر ی د ی ! اخوان نام شاعر هستش نه موضوع شعر !
ثانیآ٬ کتابهای اخوان یک جلد نیست. اگر توجه می فرمودین٬ حداقل از توضیحات پایین هر شعر می تونستی نام بعضی از کتاب های ایشون رو یاد بگیری !
ثالثآ٬ ابدآ با پیشنهادت موافق نیستم. چون می دونم بعضی از اونهایی که اد کردم٬ (مثلآ فراموش شده ها) حتی کون خوندن کتاب مجانی رو هم ندارند !!! (نمونش همین گافی که در مورد دوم بهش اشاره کردم ! )
رابعآ٬ می تونی نخونی جانم !
رجوع شود به مرام نامه ی وبلاگ(اولین پست : جنگ اول... )
به به به به!!!! چه جالب چه جالب!!
آقا من پایه ام راحتت بکنم آقای فلانی....یا هر چی....من پایه ام راحت بکنمت!!!!
کی پایه نیست راحت یکی دیگه رو بکنه!!!
آقا این کامت دونیت رو به گا دادیم عجب حالی میده!!! ۲۰۰ سال ملت اینجا کامنت گذاشتن یکی حتی یه حرف بیتربیتی نزد محض رضای دل صاحب وبلاگ بدبخت!!!! حالا من اومدم یه حالی بدم که حسابی گرگ بارون دیده بشی!!! (البته با این چیزا اگه قرار بود کونت پاره شه الان ۶ فسمت شده بودی) ....مردم از کیفور شدن!!!!
خوش باشی!
من بی فحش ناب زیستن نتوانم ! ........
من سرخوش آن دمم که همتا گوید .......
به کسانی که جای خالی (دو مصرع دوم ) را به نحو احسنت پر کنند جایزه داده میشود.
البته من فکر می کنم سرشک به فینال می رسه !
پاینده باشد !
خوندن این متن برای افراد زیر ۳۰سال و متاهل اکیدا ممنوعه!:
جواب مسابقه رو با چند تا برداشت مختلف ارائه کردم که شاید برنده بشم!
من بی فحش ناب زیستن نتوانم ! ........
من سرخوش آن دمم که همتا گوید .......
برداشت فالیسیزم (phallicism )
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
بی خایه کشید بار تن نتوانم!
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک کون دگر بکن و من نتوانم!
***
برداشت اسهولیزم (aasholeism)
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
بی کون، کشید بار تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک کون دگر بده و من نتوانم
***
برداشت ادبی
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
بی ایرْج* کشید بار تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک بیت دگر بگوی من نتوانم
---
*- ایرْج (با سکون بر روی "ر" برای ضرورت شعری): ایرَج میرزای مرحوم!
***
برداشت زیستشناسانه/کثافتکارانه
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
چون گوز نباشدم، ان نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک کاسه دگر بشاش من نتوانم!
***
برداشت باادبانه!
من بی حرف بد زیستن نتوانم
بی واژهی گل کشید بار تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک پیف پیف! دگر کن، و من نتوانم!
***
برداشت خانمبازانه
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
بی خانم آس، کشید بار تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک پرده دگر بدر و من نتوانم
***
برداشت دیوسانه
من بی فحش ناب زیستن نتوانم
بی دیوسِ تازه، تاب تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
دیییوووووسسسس!!!! و من دگر، هیچ نتوانم!
***
برداشت فلسفی
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی مرگ کشید بار تن نتوانم
من سرخوش آن دمم که همتا گوید
یک لحظه دگر بِزی* و من نتوانم
*- بزی: فعل امر از مصدر زیستن!
***
برداشت خیامانه! (که انصافا ربطی به موضوع نداره ولی زیباترین برداشت هستش)
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من مردهی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
البته من جدا معذزت میخوام از این بی ادبی ها (البته نه از شما ها) از جناب ایرج میرزا! چرا که ما با این بی ادبی هامون آبروی شعر بی ادبی رو در معرض خطر انداختیم...چندان که باید مستحکم و قوی نبود اما چه میشود کرد: ذوق ما خیلی وقت است که کور شده. به هر حال از اینکه کم مایه گذاشتم ببخشید برگ سبزی بود تحفه درویش.
(در شمن برگزاری چنین مسابقه هایی هر چند وقت یکبار خیلی خوبه: قریحه بچه رو بارور میکنه و فرصت ارائه ذوق و استعداد سرکوب شده رو فراهم میکنه. من به برگزار کنندگان این مسابقه که صمیمانه برای اینکار وقت و انرژی گذاشتن تشکر میکنم و تمام اشعرا فوق رو علاوه بر شرکت در مسابقه به ایشان تقدیم میکنم)
خوش باشی!
نگفتم سرشک به فینال می رسه ؟
اگه فینالیست دیگه ای نداریم تا جایزش رو بدیم بره !
بزرگ بنویسی نمی گن وبت خوبه ها ها ها ها
کووووووووووووووووووووووووووووووووووووونی!!!!!
تو خودت.......
کوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونی.....
امتحان میدی حال میکنی نه؟!
بیای اینجا هم من نیستم!
اونوقت من میدم از کونا....تو بیا برام کامنت بذار!!
خوش باشی عزیز
گرگ چرا نمی نویسی؟
سعادت؟ آه... !
فکر کنم گرگه تبدیل شده به موش! موش آب کشیده! (همون گرگ در باران یا گرگ بارون-دیده!)
والا من که دیگه سوراخ ندارم اما شما به جای من هم وقت کردی بده...ثواب داره کمک به دوستان!
مرتیکه انتر بیام ایران پوستت کنده است....دلم هم برات تنگ شده ها...
خوش باشی.
وقت داشتی یه آفلاین بذار که آپدیت کردی تا بیایم کامنت بدیم.لطف می کنی.
be nazaret age ..oonet ye moghe atish begire mitooni khamooshesh koni ya na? age momkene yekam tozih bede.tanx